همچنین اطلاعات موجود در چین نشان میدهد که نسبت فوتیها در میان مردان خیلی بیشتر از زنان است. در حالی که ۴.۷ درصد مردان مبتلا به کرونا در آنجا فوت کردهاند این نسبت برای زنان ۲.۸ درصد است. البته این آمار برای کسانی است که کرونای آنان تأیید شده است ولی همه افراد مشکوک به کرونا اعم از تأییدنشده و تأییدشدهها را اگر حساب کنیم، درصد مرگومیر برای مردان ۲.۸ درصد و برای زنان ۱.۷ درصد بوده است؛ به عبارت دیگر در مرحله تلفات زنان چینی وضعیت بهتری داشتهاند.
پرسش این است که این تفاوتها را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ چرا نسبت مبتلایان در چین برحسب جنسیت با هم فرق ندارد ولی در ایران زنان ۴۰درصد کمتر هستند؟
برای فهم این مطلب شاید بتوان دو عامل میزان و فراوانی ارتباط با دیگران و رعایت بهداشت فردی را ذکر کرد. در ایران و برخلاف چین میزان ارتباط اجتماعی زنان کمتر است. در چین میزان اشتغال و حضور آنان در عرصه عمومی بالاست. بنابراین اگر فراوانی ارتباط با دیگران در سطح شهر یا محل کار یا سایر اماکن را ملاک بگیریم، در چین تفاوت چندانی میان زن و مرد از این جهت وجود ندارد، در نتیجه شانس هر دو به یک اندازه است که مبتلا به کرونا شوند.
عامل دیگر بهداشت است. در ایران و شاید چین زنان بیش از مردان بهداشت فردی را رعایت میکنند و نسبت به مردان برای سلامتی خود اهمیت بیشتری قایل هستند؛ از این رو احتمال کمتری وجود دارد که مبتلا به این ویروس شوند.
شاید علت کمتربودن مرگومیر زنان در این بیماری نیز همین نکته باشد؛ البته علل فیزیولوژیک هم ممکن است باشد که تأیید و رد آن در صلاحیت کارشناسان پزشکی است ولی درمجموع میتوان با احتمال فراوان اعلام کرد که کاهش ارتباط با دیگر افراد و نیز رعایت بهداشت پیام روشنی در کاهش احتمال ابتلا به کرونا دارد که در تفاوت آمار مبتلایان زن و مرد و نیز مرگ و میر دیده میشود.
نظرات شما عزیزان: